نامها را اگر واجد اعتبار ندانیم و همچنین اگر بپذیریم که جان دین، داشتن احوال دینی است و نه عقیده بستن به یک نظام مشخص اعتقادی، آن وقت میتوانیم بپذیریم که مهم نیست کسی خود را متدین مینامد یا نه، مسلمان میداند یا نه، همین که آن احوال نیکو و مطلوب را حاصل کند، دیندار است و مسلمان.
البته این حرف، حرف کمطرفداری است و مقبول اغلب دینداران نیست. با اینحال، بزرگانی در عرصهی دیانت بودهاند که باور داشتند اگر کسی «احوال دینی» داشت، حتی اگر خود را دیندار نداند، دیندار است.
یکی از کسانی که از این موضع دفاع میکرد، سیمون وی است. سیمون وی الهیدان و عارف مسیحی است. مینویسد:
«مسیح، همهی کسانی را که به او میگویند "ای عیسی مسیح، ای عیسی مسیح"، نجات نمیدهد؛ اما همهی کسانی را که به حکم قلبی پاک، قطعهنانی به گرسنهای میدهند، بیآنکه حتی سر سوزنی در فکر مسیح باشند، نجات میدهد... بنابراین یک ملحد یا کافر نیز که میتواند شفقت بیشائبه داشته باشد، درست به اندازهی یک مسیحی [واقعی] به خدا نزدیک است و در نتیجه او را به همان اندازه میشناسد؛ گرچه شناختش به عبارات دیگری بیان شود، یا ناگفته بماند.»(نامه به یک کشیش، سیمون وی، ترجمه فروزان راسخی، نشر نگاه معاصر)
اخیرا آقای دکتر حسن محدثی تکهای از کتاب «نان و شراب» در کانال وزین خویش(@NewHasanMohaddesi) آورده است که بیان دیگر همین موضع است. گفتوگویی است میان کشیشی جوان و کشیشی پیر. کشیش جوان نگران است و میگوید سپینا میخواست کشیش شود ولی سوسیالیست، بیدین و ماتریالیست از آب در آمد. کشیش پیر توجهی نمیکند. کشیش جوان با حرارت خاصی میپرسد: «بیدینی و مبارزه با خدا به نظر شما قابل توجه نیست؟»
کشیش پیر[دنبنهدتو] پاسخ میدهد: «کسی که نان به نرخ روز نمیخورد، کسی که به مقتضای شرایط محیط زندگی نمیکند، کسی که بندهی تنعمات زندگی و مقیّد به ماده نیست، کسی که برای عدالت و حقیقت زنده است بیآنکه پروای عواقب را بکند، چنین کسی بیدین نیست، چون در ابدیت است و ابدیت در وجود اوست.»(نان و شراب، نوشتهی اینیاتسیو سیلونه، ترجمهی محمد قاضی. تهران: نشر امیر کبیر)
به گمانم این موضع را میتوان بیشتر بسط داد و به سود آن استدلال کرد. پذیرفتن چنین موضعی بستگی دارد به اینکه چقدر در نگرش شما اعتقادات دینی اهمیت دارد و چقدر احوال دینی. طبیعتاً اگر از منظر کلام و فقه به ماجرا نگاه کنید، نمیتوانید کسی را که به دینداری خود معترف نیست، دیندار بخوانید. اما اگر در منظر دینی شما، جان و بُنمایهی دینداری تحصیل حالهایی خاص باشد، آنوقت میتوانید کسانی را که واجد آن حالها هستند، عمیقاً دینی بدانید، حتی اگر خودِ آن افراد از دیندار دانستن خود امتناع کنند.