عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

چه آوردی؟

ظریفی می‌‌گفت:


«به جای اینکه بمیریم خدا بیاد بگه ببخشید اگه اون ور کم و کسری بود، بضاعت من همین بود؛ منتظره یقه‌ی ما رو بگیره»


البته این ظریف(در ادقّ معانی)، خیلی خدادوست و مؤمن است و این سخن نغزش را باید تراویده از نوعی انس و استیناس دانست. حرف ظریف او یادآور این گفته‌ی عارف بزرگ، یحیی بن معاذ است:


[یحیی بن معاذ] گفت: «اگر فردا مرا گویند چه آورده‌ای؟ گویم: «خدایا! از زندان جز موی فروآمده و جامه‌ی شوخ‌گرفته، اندوه و خجلت بر هم بسته چه توان آورد؟ مرا بشوی و خلعتی فرست و مپرس.»(تذکرة‌الاولیاء)


آن عزیزی گفت فردا ذوالجلال

گر کند در دشت حشر از من سؤال

کای فرو مانده چه آوردی ز راه

گویم از زندان چه آرند ای اله؟

غرق ادبارم ز زندان آمده

پای و سر گم کرده حیران آمده

باد در کف خاک درگاه توام

بنده و زندانی راه توام

روی آن دارد که نفروشی مرا

خلعتی از فضل درپوشی مرا

زین همه آلودگی پاکم بری

در مسلمانی فرو خاکم بری

چون نهان گردد تنم در خاک و خشت

بگذری از هرچ کردم خوب و زشت

آفریدن رایگانم چون رواست

رایگانم گر بیامرزی سزاست

(منطق‌الطیر)