عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

پرسش اصلی

«رسالت اجتماعی عبارتی ابلهانه است. من رسالت اجتماعی ندارم. هیچ کس رسالت اجتماعی ندارد. درک اینکه آزاد هستیم و رسالت اجتماعی نداریم، به ما آرامشی بی‌نهایت می‌بخشد.»(بار هستی، میلان کوندرا، ترجمه پرویز همایون‌پور)


علاوه بر نکته‌ای که میلان کوندرا می‌گوید، رؤیایِ «آدم مهم شدن» هم زندگی را دچار نَفَس‌تنگی می‌کند. وقتی آزاد خواهی شد که هوس و وسوسه‌ی ویرانگر «مهم شدن» را نیز در خود بمیرانی. نه بناست قهرمان دیگران باشی و نه آدمِ ممتازی که دیگران با غبطه و خضوع به او می‌‌نگرند. همه‌ی این هوس‌ها، سبکبارانه زیستن را از تو می‌ستانند. وسوسه رسیدن به پله‌ی آخر نردبان ترقی هم فریبی دیگر و اسارتی دیگر است. آزاد باید بود. آزاد از هوس تشبّه به دیگران. آزاد از سودای پا نهادن در کفش دیگران. زوسیا، عارف یهودی قرن هجده می‌گوید: «وقتی که از من در دروازه‌ی جهان آینده سؤال می‌کنند، نخواهند پرسید که: "چرا موسی نبودی؟"، بلکه خواهند پرسید که:"چرا زوسیا نبودی؟"». یعنی بنا نیست من شبیه کسی باشم. بنا نیست نقش قهرمان، الگوی برتر، شخصیت مثالی یا هر تصویر متعالی دیگری را ایفا کنم. قرار است که من، قهرمان زندگی خودم باشم. و قهرمان زندگی خود بودن تنها با کناره‌گیری از جنون پیشرفت و رقابت ممکن می‌شود. از این هوس‌های تباه که آزاد شوی تازه فراغت پیدا می‌کنی که به اصلی‌ترین پرسش زندگی خود بپردازی: معنای زندگی من چیست؟ یا: من چگونه می‌توانم به زندگی خود معنا ببخشم؟