تامس نیگل کتابی دارد با نام «در پیِ معنا». توسط سعید ناجی و مهدی معینزاده ترجمه شده است و ویراستار آن استاد مصطفی ملکیان است. آقای ملکیان پاورقیهای متعددی ذیل گفتههای نیگل میآورد. در پاورقی صفحه ۹۵ نوشته است: «وی[ تامس نیگل] در آخرین کتابی که تحت عنوان حرف آخر منتشر کرده است، اعتراف میکند که هیچیک از مدعیات اصلی ادیان منطقاً و صرفاً با توسل به استدلالات عقلی قابل ردّ نیست و واقعیت این است که آنچه منکران خدا و دین را به انکار سوق داده، ادلهی منطقی نیست، بلکه «ترس از دین» است. از اینرو، پیشنهاد میکند که، همانطور که کسانی، مانند فروید و دورکیم، در باب منشأ فردی یا جمعی گرایش انسانها به دین تحقیقاتی کردهاند کسانی نیز در باب علل روانی گرایش به بیدینی تحقیق کنند. در باب خودش هم اعتراف میکند که ترس از دین او را به انکار مدعیات دینی سوق داده است..»
خیلی جالب است. این بخش را که میخوانم یادِ گفتگوی عرفان کسرایی و یاسر میردامادی در باب خداناباوری میافتم. عرفان کسرایی اشاره میکرد به جنایتها و جنگهایی که در طول تاریخ به نام خدا رخ داده است. به حکم ارتداد و اینکه باور به خدا در طول تاریخ دستمایهی بسیاری از تضییقها و آزارها بوده است. انگار علاوه بر جنبههای فلسفی قضیه، تبعات ترسآور خداباوری نیز در گرایش به آتئیزم مؤثر است.
به این فکر میکنم که اگر کارنامهی خداباوران پاکیزهتر بود، چه بسا تمایل به خداناباوری بسیار کمتر میشد.