عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

بویایی خرقانی

«هرچیزی را ببوییدم بویش برآمد این جهان را ببوییدم بوی نبودنی برآمد. هر چیزها را ببوییدم بوی آن چیز برآمد. مؤمنان را بوی حق برآمد.»(نوشته بر دریا، از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی).


سخن ابوالحسن خرقانی است. عارف نامدار قرن چهارم. معرفت او، از جنس دانایی‌های کتابی و دانشگاهی نیست. از جنسِ شامه و بویایی معنوی است. در اثر عشق و سلوک، بویایی ویژه‌ای یافته است. جهان طبیعت را بو می‌کند، و سرتاسر بوی فنا، بوی نبودن، بوی نیستی، می‌شنود. اهل ایمان را می‌بوید، و بوی خدا می‌شنود.


عارف کسی است که بوی نیستی را از جزء‌جزء جهان طبیعی می‌شنود و بوی خدا را که در دل‌های مؤمنان پیچیده است. عارف، کسی است که بوی خدا را در دل‌های مؤمن می‌شنود. دل‌ها را بو می‌کند و در پاکیزگی و روشنای دل‌ها، عطر خدا را استشمام می‌کند.


بوی خدا، در کجا می‌پیچد؟ پاسخ خرقانی این است: در دلی آکنده از ایمان.


«با بویزید بسطامی-ره- گفتند: کیف الطریق الی الله؟ گفت: خود را در درون دوستی از آنِ او جای کن! گفتند: آن‌گاه چه بود و این حدیث چه معنا دارد؟ گفت: زیرا که او هر روز هزار بار در دل دوستان خود نظر کند. باشد که یک باری در دل دوستی نظر کند و تو خود را در دل او جای کرده باشی، به تبعیتِ دل او، دل تو محلّ نظرِ عنایت گردد. و تو را خود در همه‌ی عمر این بس بود.»(نامه‌های عین‌القضات همدانی، به اهتمام علینقی منزوی و عفیف عسیران)


خدا را در دل‌های خوب جست‌وجو کردن، حرف مشترک عارفان خراسان است. خدا را می‌جویی در دل‌های خوب، بجوی. بوی خدا را می‌جویی؟‌ دل‌های خوب را ببوی.