کشته شدن نمازگزاران مسلمان در نیوزیلند انقدر دردناک است که آدم احساس میکند صدور پیام محکومیت، از صراحت ننگبار این اتفاق میکاهد.
عوامل این فاجعه خونین علاوه بر چند فاشیستِ مهاجرستیز که مباشر جنایت بودند، تمام کسانی نیز هستند که به هر توجیه و بهانهای حاضر نیستند حضور برابر دیگران را بپذیرند. تمام کسانی که از دین، ملیت یا قومیت، ابزاری برای دشمنتراشی و بیگانهسازی ساختهاند، به درجاتی در این فاجعه و رخدادهای مشابه، مقصرند.
اگر از رخداد چنین فاجعهای دلگیر و دردمندیم، جسارت کنیم و به جای توخالی خواندن شعارهای حقوقبشردوستانه، تلاش برای پررنگ کردن تقابلها و قطببندی جهان، باورها و عقاید جزمی خود را غربال کنیم. ببینم در منظومهی اعتقادی ما چه تصورات دیگرستیزانهای همچنان وجود دارند.
برای همدردی عملی با قربانیان فاجعه تروریستی اخیر، همزمان با تحویل سال، دست به یک خانهتکانی جسورانه بزنیم. خانهتکانی باورهای خود از هر نگاهی که مغایر با برابری انسانهاست.
یک زن همانقدر حق و حرمت و آزادی دارد که یک مرد. یکی سنی همانقدر حق و حرمت و آزادی دارد که یک شیعه. یک افغانِ مهاجر همانقدر حق و حرمت و آزادی دارد که یک ایرانی. یک... یک... یک...