عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

دیدار در سکوت

«مراوده و ارتباط ما با پرورگار به چیزی شبیه ارتباط با یک دوست می‌ماند؛ در ابتدا، هزاران حرف برای گفتن هست و چیزهای بسیاری برای پرسیدن، اما دیری نمی‌پاید که این گفتگوها کم و کمتر می‌شود اما لذت با هم بودن همچنان برقرار است. همه حرف‌ها زده شده و از هر دری سخن به میان آمده و به پایان رسیده است اما خرسندی از دیدار یکدیگر و احساس آشنایی و الفتی که هر یک با دیگری دارد و لذت برخورداری از دوستی‌ای صادقانه و شیرین، با لبی خاموش و بی‌آنکه سخنی رد و بدل شود نیز احساس می‌شود. سکوت، خود زبانی فصیح و قابل درک برای هر دو است. هر یک، دیگری را همراهی شفیق و یار غار خویش می‌داند و دل‌هایشان پیوسته برای هم می‌تپد و گویی دو‌تن‌اند و یک‌دل.»

 فرانسوا فنلون
(عارف مسیحی اهل‌فرانسه، ۱۶۵۱ – ۱۷۱۵م)
[به نقل از: 
عشق، نیایش: دو جستار عارفانه، فرانسوا فنلون، یوهانس کلپیوس، ترجمه لیلا آقایانی چاوشی، نشر آن‌سو، ۱۳۹۷]


 به گمان من از علائم کسوف امر معنوی در دنیای جدید یکی این است که سکوت، دیگر راهی برای ارتباط نیست. آدم‌ها کنار هم می‌نشینند و تنها به میانجیِ کلمات، ارتباط می‌گیرند. کلامی اگر رد و بدل نشود، گویا ارتباطی وجود ندارد. غافل از اینکه کلمات همیشه دست‌دوم‌اند و تمام‌شدنی. قلب‌ اما تمامی ندارد. کلمات را نباید و نمی‌توان حذف کرد. کلماتی که آغشته به بوی جان‌اند، سروش دوستی و ضامن ارتباطند. اما، خطاست که ارتباط دوستانه را به کلام محدود کنیم. 

چند بار پیش آمده که در قرار و دیداری دوستانه، به نشانه‌ی آشنایی و همدلی عمیق، سکوت را میانجی دوستی و ارتباط قرار دهیم؟

هر بار که کسی در دیداری، سکوت می‌کند، احساس تقصیر و شرم می‌کند. انگار در شکل‌دهی و جان‌بخشی به ارتباط، کوتاهی کرده است. و همه‌ی اینها یک چیز را به ما می‌گویند:‌ سکوت، هویت معنوی خود را در میان ما از دست داده است. دنیا، دنیای اغتشاش است و ما نیز رابطه را تنها در اغتشاش کلمات، معنا می‌کنیم. 

یک تمرین معنوی: با هم قرار بگذارید. ساعتی کنار هم بنشینید. اما حرف نزنید. تنها با سکوت، حضور یکدیگر را لمس کنید.

در آغاز آشنایی‌ها، کلمات حضور چشمگیر دارند و در آشنایی‌های جان‌گرفته، سکوت و استغراقِ چشم‌ها، گویاترند.