میخواستم برای لبهایت
شعری ساز کنم
وقتی از حرکت بازایستاده بودند
میخواستم برای چشمهایت شعری ساز کنم
وقتی دیگر نمیدرخشیدند
اما دریغ
که هیچ شعری
حریف مرگ نمیشود
کلمات پا به پای تو آمدند
تو رفتی
و از پا درآمدند
با این حال
همیشه همینطور بوده است
وقتی سراغ شعر میروم
که دیگر هیچ کاری
از هیچ کسی
ساخته نیست
با رفتنت از نو متولد شدم
اندوه
پدرم شد
شعر
مادرم
کاش میدانستم
من شیرخوردهی کدامین شعرم
شعر
ای مادر شیریام.
صدیق قطبی
۴ آذرماه ۹۷