عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

مسیح و طبیعت بی‌تشویش

«شما را می‌گویم که دلنگران زندگی خویش مباشید که چه خواهید خورد و در غم تن مباشید که چه خواهید پوشید. آیا زندگی برتر از خوراک نیست و تن برتر از پوشاک؟ پرندگان آسمان را درنگرید که نه می‌کارند و نه می‌دروند و نه در انبارها گرد می‌آورند و پدر آسمانی شما آنها را روزی می‌دهد! آیا شما افزون‌تر از آنها نمی‌ارزید؟ وانگهی، از میان شما کیست که بتواند با دلنگرانی، ذراعی بر طول عمر خویش بیفزاید؟ و از چه روی دلنگران جامه‌اید؟ سوسن‌های صحرا را درنگرید که چه سان می‌رویند: نه رنج می‌برند و نه نخ می‌ریسند. باری، شما را می‌گویم که سلیمان نیز با تمام حشمت خویش، جامه‌ای چون یکی از آنها بر تن نداشت. پس اگر خدا بر تن سبزه‌ی صحرا که امروز هست و فردا به تنور افکنده خواهد شد، جامه‌ای اینچنین می‌کند، از برای شما بسی افزون‌تر نخواهد کرد ای مردم کم‌ایمان؟ پس دلنگران مباشید و مگویید چه خواهیم خورد؟ چه خواهیم نوشید؟ چه خواهیم پوشید؟... پس دلنگران فردا نباشید: دلنگرانی فردا از برای فردا خواهد بود. هر روز را رنج همان روز بس.»(انجیل متّی، ۶ : ۲۵ تا ۳۴)


مهمترین اشارتی که طبیعت برای عیسی دارد این است که برکنار از تشویشِ فردا است. مسیح با ما می‌گوید که تمام اجزاء طبیعت چنین‌اند که تشویش معاش ندارند. اگر چه برای فراهم کردن اسباب زندگی می‌کوشند، اما سبک‌جانند. بسیار سبک‌جانند.


نکته‌ی دیگر، زیبابینی مسیح است. می‌گوید هیچ لباس دست‌سازی هر اندازه هم مجلل باشد، به زیبایی جامه‌ای که سوسن‌های ‌صحرا به تن می‌کنند نیست. جامه‌ای که محصول سبک‌جانی است و ما که زیر بار تشویش‌های‌مان قامت خم کرده‌ایم، از آن محرومیم.

زیبایی، خواهرِ سبک‌جانی و رهایی از تشویش است.


فیلسوفی از آنتونی قدّیس پرسید: پدر روحانی تو که از تسلّی‌بخشی کتاب‌ها بی‌نصیبی چگونه می‌توانی تا بدین حدّ شادمان باشی. آنتونی پاسخ داد:‌ ای فیلسوف، کتاب من طبیعت مخلوقات است، و هر گاه که می‌خواهم کلام خدا را بخوانم، این کتاب پیش روی من است.(حکمت مردان صحرا: سخنانی از راهبان صحرانشین سده‌ی چهارم میلادی، تامس مرتن، ترجمه فروزان راسخی، نشر نگاه معاصر، ۱۳۸۵)