سخنان و حکایات زیر واجد چند اشارهی درخشانند:
(۱) محمد برای خود حشمتی تدارک ندیده بود. در دسترس بود و هرکه میخواست میتوانست به آسانی با او خلوت کند و همصحبت شود. او در پی تدارک شکوهی مادی و امتیازاتی ویژه برای خود نبود.
(۲) محمد از حوادث طبیعی به نفع جایگاه خود استفاده نمیکرد.
(۳) محمد واجد حدّی از کفّ نفس و خویشتنداری اخلاقی بود که او را از خشم و پرخاشگری باز میداشت و در تراز بالایی از بردباری و رواداری قرار میداد.
(۴) شفقت و رحمتی که توصیه میکرد فراگیر و همگانی بود و میخواست مؤمنان به آیین او، با همگان، رحیم و دلسوز باشند.