تبسمی به لبانت بیاورم کافی است
نسیم شوق به جانت بیاورم کافی است
چو شبنم ار چه دمی بعد میچکم از تو
درخششی به روانت بیاورم کافی است
هزار آینه در پیش مینهم وز شکر
ترنمی به لبانت بیاورم کافی است
چو آسمان فراخی طلوع خواهم کرد
نگاه اوجْنشانت بیاورم کافی است
تمام عمر به هر ضرب میزنم فریاد
دمی چو نی به فغانت بیاورم کافی است
به بیکرانگی آسمان نهادم دام
ستارهای به کرانت بیاورم کافی است
ز من مخواه بهاری به ارمغان آرم
بنفشهای به خزانت بیاورم کافی است
صدیق
فروردین ۸۶، برای همسرم نوشته شد.