«وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ؟»(یس/۶۸)؛ و هر که را عمر دراز دهیم او را [از نظر] خلقت فروکاسته [و شکسته] گردانیم؛ آیا نمىاندیشند؟
در حضور مردِ دوراندیده، صاحبنَفَس و بسیار پاک و عزیزی بودم. با حس گرم و ایمانی ژرف، این آیه را خواند و معنا کرد: «وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ؟»
خیلی در جان نشست.
حرفی نیست که ندانیم. همه میدانیم که هر چه زمان برما میگذرد، ضعف و نقص جسمانی بیشتری بر ما عارض میشود. کارِ قرآن همین درمان خوابرفتگیهای ماست. در شتاب زندگی از یاد میبَریم که در شیب افتادهایم و هر روز، پیرتر و ضعیفتر میشویم و هر چه پیش میرویم از تواناییهای جسمی ما کاسته میشود. با تعبیر شاعران، انگار همهی ما تاجران یخ هستیم. یخی که در تابشِ آفتاب زمان، مدام در حال آب شدن است.
مَثَلَت هست در سرای غرور
مَثلَ یخفروش نیشابور
در تموز آن یخک نهاده به پیش
کس خریدار نی و او درویش
هرچه زر داشت او به یخ درباخت
آفتاب تموز یخ بگداخت
یخ گدازان شده ز گرمی و مرد
با دلی دردناک و با دمِ سرد
زانکه عمر گذشته باقی داشت
آفتاب تموزش نگذاشت
این همی گفت و اشک میبارید
که بسی مان نماند و کس نخرید
[مان: اسباب و اثاث]
(حدیقةالحقیقة، سنایی)
قرآن به کرّات ما را به سیر زندگی توجه میدهد. به زندگی ما که شبیه کشتزار و مزرعه است. رویشی است و بالیدن و قدکشیدنی، و سپس پژمردنی است و فسردن و از میان رفتنی.
«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ»(روم/۵۴)؛ خداست آن کس که شما را ابتدا ناتوان آفرید آنگاه پس از ناتوانى قوت بخشید، سپس بعد از قوت ناتوانى و پیرى داد. هر چه بخواهد مىآفریند و هموست داناى توانا.
«کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا»(حدید/۲۰)؛ همانند بارانى که کشاورزان را گیاه آن خوش آید، سپس پژمرده شود و آن را زرد شده بینى، سپس خرد و ریز شود.
«إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»(یونس/۲۴)؛ در حقیقت مثل زندگى دنیا بسان آبى است که آن را از آسمان فرو ریختیم پس گیاه زمین از آنچه مردم و دامها مىخورند با آن درآمیخت. تا آنگاه که زمین پیرایه خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند که آنان بر آن قدرت دارند، شبى یا روزى فرمان [ویرانى] ما آمد و آن را چنان درویده کردیم که گویى دیروز وجود نداشته است. اینگونه نشانهها[ى خود] را براى مردمى که اندیشه مىکنند به روشنى بیان مىکنیم.