عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

در جهان باشی و به جهان آلوده نباشی!

«نیلوفر آبی را دیده‌ای که چگونه در آب می‌روید و در آب می‌بالد و از آب بیرون می‌آید و بالای آن می‌ایستد تا به آب آلوده نشود؟ من نیز که در جهان زاده شدم و در جهان پرورده شدم، چون بر جهان چیره شدم، ناآلوده به جهان در آن زندگی می‌کنم.»(به نقل از: بودا، مایکل کریدرز، ترجمه علی محمد حق شناس، نشر طرح نو)


همه چیز دست در دست هم داده‌اند تا ارتباط ما را با سنت‌های دینی و ذخائر تاریخی فرهنگ‌مان‌ سست‌تر کنند و از رغبت و توجه ما به کندوکاو در آیین‌های بزرگ معنوی بکاهند. به نظر می‌رسد اغلبِ فرزانگان معنوی و بالانشینان روح که الهام‌بخشِ ما هستند، در ارتباط و پیوندی عمیق با سنت‌های دینی و معنوی فرهنگ خویش بوده‌اند. تردیدی در ضرورت رویارویی خلاقانه و نقادانه با منابع دینی و مذهبی ندارم، اما گویا ویژگی‌هایی چند در کارند تا هر چه بیشتر ما را از اعتنایی ژرف به میراث‌های غنیّ معنابخش‌مان بازدارند.


سنایی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و به طور عام، سنت ادبی و عرفانی ما پیوند ریشه‌داری با سنت اسلامی و تجربه‌‌ی وحیانی محمد مصطفی دارند. آن خیزهای بلند و آفرینش‌های خیره‌آور که در بوسعید و عطار و مولانا سراغ داریم، حاصل گسست از سنت نبود، بلکه فرزندِ پیوندی خلاقانه با سنت‌های معنوی پیش از خود بوده است.


درفرصتی دیگر برخی تأملات خود را در خصوص چرایی این گسست طرح خواهم کرد، اما عجالتاً بگویم که بسیار لازم است با خودمراقبتی اجازه ندهیم اوضاع سیاسی و اقتصادی امروز ایران و اوضاع خاورمیانه و جهان عرب و دیگر مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی، سبب شود آن اشتیاق و دردمندی معناجویانه را در رابطه با سنت‌های دینی و عرفانی خود از دست بدهیم. 


همچون بودا که می‌گفت به مانند نیلوفر آبی که در آب زاده می‌شود اما بالای آن می‌ایستد، من نیز در جهان زاده شدم، اما به جهان آلوده نشدم؛ چه دشوار و در عین حال خواستنی و طلبیدنی است که در اوضاع نامساعد فعلی، نگذاریم خللی در طلب صادقانه‌ی معنا از کتاب‌های دینی و مذهبی‌مان رخ دهد. 


آیا همان سخن بوداست که حافظ شیراز به ما بازگفته است؟:


 آشنایان ره عشق در این بحر عمیق

 غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده


همه چیز دست در دست هم داده‌اند تا ما را بی‌نیاز از پیوند با سنت تاریخی‌مان سازند. حواس‌مان هست؟