عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

آنکه به بادی آمده، به بادی می‌رود

حکایت این است که شیخِ خلوت‌گزین و چله‌نشینی را نفَسِ عیسوی می‌بخشند. به میان مردم و بازار می‌رود و در حلوایی که شکل پرنده داشت می‌دمد. حلوا پرنده می‌شود. مردم که این کرامت و غرابت را می‌بینند به دم و نفسِ عیسوی شیخ معتقد می‌شوند و گِرد او جمع آیند. پی او می‌روند و ازدحام‌شان مانع خلوت کردن شیخ می‌شود. شیخ نمی‌تواند از انبوهی ارادت‌مندان و زائران، به اجابت مزاج بپردازد. شکایت می‌کند که خدایا آخر این چه کرامتی بود که مایه‌ی حبس و بند من شد؟‌ الهام آمد که کاری کن تا از تو پراکنده شوند. شیخ بادی از شکم رها کرد. مردم از کار شیخ، در انکار شدند و او را ترک کردند. همه رفتند. همه‌ی آنانی که در اثرِ آن دمِ مسیحاییِ حیات‌بخش، معتقد شیخ شده بودند، به یک باد دیگر، منکر شدند. تنها یک نفر نماند. شیخ پرسید چرا مانند دیگران نرفتی و مرا ترک نگفتی؟

مُرید گفت:
«من بدان باد اول نیامدم، که به این باد آخرین بروم. این باد از آن باد بهتر است پیش من، که ازین باد ذات مبارکِ تو آسود، و از آن باد رنج دید و زحمت.»(مقالات شمس) 
«گفت مرید ای دل من جایِ تو / تاج سرَم خاکِ کفِ پای تو / من نه به باد آمدم  اوّل نفس / تا به همان باد روم باز پس / منتظر  داد به دادی شود / وامده‌ی باد به بادی شود.»(مخزن‌الاسرار، نظامی)

آنکه به آن باد مسیحایی آمده، به بادی دیگر می‌رود. من اما به جهت آن نَفَس عیسوی نبود که به تو ارادت پیدا کردم. آن دم، بقایی ندارد. مرا چیزی دیگر به تو پیوند داده است. ضمن آنکه آن باد که مایه‌ی انکار مردم شد در نظر من بهتر و مبارک‌تر از باد مسیحایی‌ای بود که به تو کرامت شده بود. آن دم و نفَس‌ِ عیسوی سبب زحمت و رنج تو شد و آن یکی باد، مایه‌ی آسودن.

آنچه مهم است نام و تبار دم‌ها و حرف‌ها و وقایع نیست. آنچه اساسی است کیفیت باطنی و حال‌هایی است که در اثر آن دم، آن حرف، آن واقعه، حاصل می‌شود. آنچه بادی را مبارک می‌کند و باد دیگری را نه، آثاری است که در زندگی ما برجای می‌نهد. به دنبال نَفَس و دمی باشیم که مایه‌ی رُستن و رَستن است. چه بسیار نَفَس‌های والاتبار و خوش نقش‌ونگار که جز زحمت و گرفتاری و تنگنا، پیامدی ندارند.

حکایت شیخ و مُریدی که آمدن و رفتنش موقوف بادها نبود، به زیبایی و نکته‌سنجی تمام در مقالات شمس و مخزن‌الاسرار نظامی آمده است.