عِداتی لَهُم فَضلٌ عَلیَّ وَمِنَّةٌ
فَلا أَبعدَ الرَحمنُ عَنّی الأَعادیا
همُ بَحَثوا عَن زلَّتی فَاجتَنَبتُها
وَهُم نافَسُونی فَاکتَسَبت المَعالیا
(أبوحیان اندلسی)
(مدیونِ لطف و مواهبِ دشمنانم هستم
خدای مهربان، دشمنانم را از من دور نکند
آنان در پیِ خطاهای منند که باعث میشود از لغزیدن بپرهیزم
و با من مسابقه میدهند که باعث میشود به بلندیها و بزرگواریها برسم.)
راست میگویم عدو هم یار توست
هستی او رونق بازار توست
هر که دانای مقامات خودی است
فضل حق داند اگر دشمن قوی است
کِشت انسان را عدو باشد سَحاب
مُمکناتش را برانگیزد ز خواب
(اقبال لاهوری)
دشمنان -اگر البته آگاه باشیم- میتوانند مایهی خیر باشند.
ما را متوجه لغزشهایمان میکنند و میدانیم که گاهی دوستان، مانع میشوند تا کاستیهایمان را ببینیم(وعینُ الرِّضا عن کلَّ عیبٍ کلیلة / وَلَکِنَّ عَینَ السُّخْطِ تُبْدی المَسَاوِیَا)
درست است که دشمنان معایب ما را غلوشده و مبالغهآمیز طرح میکنند، اما در آنها نیز مبالغی راستی نهفته است:
«سخن دشمنان در حق خویشتن بشنود؛ که چشم دشمن هم بر عیب اوفتد و اگرچه بهدشمنی مبالغت کند، و لکن سخن وی نیز از راست خالی نباشد»(کیمیای سعادت)
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور بهحق گفت جدل با سخن حق نکنیم
طاهری قزوینی گفته است:
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
خمیرمایهی دکان شیشهگر سنگ است
اینکه دشمنانمان را قدر بدانیم و تهدیدشان را تا جای ممکن تبدیل به فرصت کنیم، بستگی دارد به این که چقدر نهادِ راستاندیش و پاکنظری داریم.