چه گزارهای صادق و حقّ است؟ تئوریهای مختلفی عرضه شده است که به آنها نظریههای صِدق میگویند. نخست، تئوری «مطابقت» است که میگوید یک ادعا زمانی صادق است که با آنچه که در واقعیت هست، تطابق داشته باشد. نظریهی دیگر، نظریهی «انسجام»(یا: پیوستگی / سازگاری / تلائم) است که میگوید ادعایی صادق است که با دیگر باورهایی که صادق میدانیم، سازگار باشد. نظریهی سوم، نظریهی «اصالت عمل» یا پراگماتیسم است که میگوید دیدگاهی صادق و حق است که به شما امکان میدهد مداخلهی مؤثر و کارگر در عالَم داشته باشید و صِدق یک گزاره از روی نتایج عملی آن دانسته میشود.
البته این تقریرهای من احتمالاً نه چندان دقیقند و نه چندان جامع. اینها را گفتم که برسم به سخنی از شمس تبریز:
«هر اعتقاد که تو را گرم کرد، نگهش دار و هر اعتقاد که تو را سرد کرد از آن دوری کن»(مقالات شمس)
راستی این گفتهی شمس تبریزی را ذیل کدامیک از این سه تئوری میتوان گنجاند؟