خرقانی میگفت: «همهی عمر من، مرا یک سجده است»(تذکرةالاولیا)
یعنی همهی زندگی من به شیوه یک سجده است و عُمر من شمایلِ یک نماز را دارد. انگار نمازخواندن، تمرینی است برای آنکه سرتاسر زندگی ما به شمایل نماز درآید. با همان حضور قلب و خشوعِ بایسته. توصیه شده وقتی نماز اقامه شد، در کمالِ آرامش و وقار،و به دور از شتابزدگی عازم مسجد شویم(۱). وقتی غذا حاضر است، ابتدا غذا بخوریم و بعد به ادای نماز مشغول شویم(۲)، تا حضور قلب در نماز صدمه نبیند. همچنین اگر خوابآلوده بودیم یا نیاز به اجابت مزاج بود، نماز را به بعد خواب یا اجابت مزاج موکول کنیم(۳). این توصیهها به منظور حفظ جمعیت خاطر و حضور قلب در نماز است. همچنین توصیه شده هر نماز را بهگونهای بخوانیم که گویا در حال ترکِ جهانیم و آخرین نمازی است که میخوانیم(۴)؛ آنوقت نماز از کیفیت شایسته برخوردار خواهد بود.
نماز، ممُارست جمعیت خاطر، حضور قلب و خالص گردانیدن توجهِ دل است و همهی این توصیهها به منظور حفظ روحِ نماز است.
با این اوصاف، چه هنگام تمام زندگی ما یک سجده خواهد بود؟ زمانی که تمام زندگی با حضور قلب همراه باشد.
بسیار گفته و شنیدهایم که «حضورِ قلب»، روحِ نماز است. گویا باید یاد بگیریم نه تنها در نماز، که در سرتاسرِ زندگی «حضورِ قلب» داشته باشیم. گویا تنها کسانی که زندگیشان همراه با حضور قلب است حق دارند بگویند: «همهی عمر من، مرا یک سجده است»
—---
(۱). «إِذَا سَمِعْتُمْ الإِقَامَةَ فَامْشُوا إِلَى الصَّلاَةِ وَعَلَیْکُمْ بِالسَّکِینَةِ وَالْوَقَارِ وَلاَ تُسْرِعُوا فَمَا أَدْرَکْتُمْ فَصَلُّوا وَمَا فَاتَکُمْ فَأَتِمُّوا»(به روایتِ بخاری و مسلم)
(۲). «لا صَلاَةَ بِحَضْرَةِ طَعَامٍ، وَلا وَهُوَ یُدَافِعُهُ الأَخْبَثَانِ»(رواه مسلم) «إذا وُضع عَشاء أحدکم وأقیمت الصلاة فابدؤوا بالعشاء ولا یعجلنّ حتى یفرغ منه» (بخاری و مسلم)
(۳). «إِذَا نَعَسَ أَحَدُکُمْ فِی الصَّلاةِ فَلْیَنَمْ حَتَّى یَعْلَمَ مَا یَقْرَأُ»(رواه بخاری)؛ «لِیُصَلِّ أَحدُکُمْ نَشَاطَهُ، فَإِذا فَترَ فَلْیرْقُدْ»(رواه بخاری)؛ «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یَذْهَبَ الْخَلَاءَ وَقَامَتِ الصَّلَاةُ ، فَلْیَبْدَأْ بِالْخَلَاءِ»(رواه أبوداود)
(۴). «إِذَا قُمْتَ فِی صَلَاتِکَ فَصَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ»(رواه احمد)