آدمی، نسخهی نامهی الهی است. یکی از معانی نسخه، رونوشت است. دلهای خوب، رونوشتهای نامههای وحیانی هستند.
ای نسخهی نامه الهی که تویی
ای آینه جمال شاهی که تویی
- مولانا
قرآن، ترجمانِ حالهای انبیاست و انسانهای وارسته به جایی میرسند که دیگر خوانندهی قرآن و یا کتابِ مقدّس نیستند، بلکه خود، رونوشتی از قرآن و کتاب مقدس میشوند:
هست قرآن حالهای انبیا
ماهیان بحر پاک کبریا
(مثنوی، دفتر اول)
«قومی باشند که آیةالکرسی خوانند بر سرِ رنجور و قومی باشند که آیة الکرسی باشند.»(مقالات شمس)
دلها اعتباری به ترازِ کتابهای مقدس دارند. آینهاند و هر دل که آینهتر، به طواف، شایستهتر:
گنج دل زمین منم، سر چه نهی تو بر زمین
قبله آسمان منم، رو چه به آسمان کنی؟
— مولانا
«مردی در راه پیشم آمد، گفت: «کجا میروی؟» گفتم: «به حج». گفت: «چه داری؟» گفت: «دویست درم.» گفت: «بیا، به من ده که صاحب عیالم؛ و هفت بار گردِ من گرد، که حج تو این است!» گفت: «چنان کردم و بازگشتم»(تذکرة الاولیاء)
«آن قوم که عزم حجّ دارند، با ایشان بگو: حج یک بار بکردی. راه خدا نه از راست است، و نه از چپ، نه از بالا، نه از شیب؛ در دل است، و دل طلب باید کردن، پس راه رفتن. اگر برگ این دارند، بسم الله، واگر نه تا کی غرور؟»(تمهیدات،عینالقضات همدانی)
«با بویزید بسطامی-ره- گفتند: کیف الطریق الی الله؟ گفت: خود را در درون دوستی از آنِ او جای کن! گفتند: آنگاه چه بود و این حدیث چه معنا دارد؟ گفت: زیرا که او هر روز هزار بار در دل دوستان خود نظر کند. باشد که یک باری در دل دوستی نظر کند و تو خود را در دل او جای کرده باشی، به تبعیتِ دل او، دل تو محلّ نظرِ عنایت گردد. و تو را خود در همهی عمر این بس بود.»(نامههای عینالقضات همدانی، به اهتمام علینقی منزوی و عفیف عسیران)
چشم نیکو بازکن در من نگر
تا ببینی نور حق اندر بشر
(مثنوی: دفتر دوم)
طواف کعبهی دل کن اگر دلی داری
دلست کعبه معنی تو گِل چه پنداری
طواف کعبه صورت حَقت بدان فرمود
که تا به واسطه آن دلی به دست آری
(غزلیات شمس)
سی پاره به کف، در چلّه شدی
سی پاره منم، ترکِ چله کن
(غزلیات شمس)