عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

هموم و همّ واحد

از آموزه‌های دل‌افروز و معنویت‌پرورِ پیامبر اسلام، توصیه به عبور از هُموم به همّ واحد است. به ما می‌گوید کسی که دلمشغولی‌ها و توجهات متعدد دارد از جملگی آنها باز می‌ماند و از نظر خدا نیز می‌افتد؛ اما آنکه تمامِ اهتمام و اندوهش یک چیز است کامیاب می‌گردد.


«مَنْ جَعَلَ الْهُمُومَ هَمًّا وَاحِدًا هَمَّ آخِرَتِهِ : کَفَاهُ اللَّهُ هَمَّ دُنْیَاهُ ، وَمَنْ تَشَعَّبَتْ بِهِ الْهُمُومُ فِی أَحْوَالِ الدُّنْیَا : لَمْ یُبَالِ اللَّهُ فِی أَیِّ أَوْدِیَتِهَا هَلَکَ»(رواه ابن ماجه)


«کسی که توجهات خویش را یکی گرداند و تنها دلنگران امر آخرتش باشد، خداوند عهده‌دار دلنگرانی دنیوی او خواهد شد. و کسی که دلواپسی‌‌‌‌هایش در امر دنیا او را پراگنده‌دل کرده باشد، خداوند پروایی ندارد که در چه ورطه‌ای از ورطه‌‌‌‌های دنیا به هلاکت برسد.»


«مَنْ کَانَتْ الْآخِرَةُ هَمَّهُ : جَعَلَ اللَّهُ غِنَاهُ فِی قَلْبِهِ ، وَجَمَعَ لَهُ شَمْلَهُ ، وَأَتَتْهُ الدُّنْیَا وَهِیَ رَاغِمَةٌ ، وَمَنْ کَانَتْ الدُّنْیَا هَمَّهُ : جَعَلَ اللَّهُ فَقْرَهُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ، وَفَرَّقَ عَلَیْهِ شَمْلَهُ ، وَلَمْ یَأْتِهِ مِنْ الدُّنْیَا إِلَّا مَا قُدِّرَ لَهُ»(رواه الترمذی وأبو داود وابن ماجه)


«آنکه آخرت، اندوه و همّ او باشد، خداوند به قلب او غنا می‌دهد و امورش را سامان می‌بخشد و دنیا سر به زیر به خدمتش در می‌آید. و هر که دنیا، اندوه و توجهش باشد، خداوند او را به فقر، دچار می‌کند و احوالش را پریشان می‌سازد و تنها به میزانی مقدّر از دنیا بهره می‌بَرد.»


توحید آن است که «همّ غایی» و «اهتمام فرجامین» آدمی، خداوند یگانه باشد. توحید عارفانه یکی دانستن یا یکی دیدن خدا نیست بلکه یگانه شدن و یکدله شدن برای خداست.


عارفان می‌گفتند تو در واقع بنده‌ی کسی هستی که دل در بند او داری. بنگر که دلت در گرو کیست و به کدام جهت مایل است. شیخ ابوعلی دقّاق گفته است:


«بنده‌ی آنی که در بند آنی. اگر در بند نفسی بنده‌ی نفسی و اگر در بند دنیایی بنده‌ی دنیایی. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: بنده‌ی دینار و درهم و پارچه‌ی نفیس، نابود باد.»(رساله‌ی قشیریه)


در درگه ما دوستی یکدله کن 

هرچیز که غیر ماست آن را یله کن

یک صبح به اخلاص بیا بر درِ ما 

گر کار تو بر نیامد آنگه گله کن


از تعالیم و توصیه‌های بسیار مهم فرزانگان این بوده است که از هُموم (هم و غم‌های متعدد) به همّ واحد (دلمشغولی و توجه واحد) عبور کنیم.


عبور از «هُمُوم» به «همّ واحد»، گوهره‌ی توحید است. پُل تیلیش می‌گفت خدای هر کسی، واپسین دغدغه یا دلبستگی فرجامین و فراگیر اوست.