«چیزی که یک کویر رو زیبا میکنه اینه که یه جایی تو خودش یه چاه قایم کرده.»
(شازده کوچولو)
از عمیقترین حرفهایی هست که در کتاب به ظاهر سادهی «شازده کوچولو» وجود دارد.
شاید رازِ زیبایی کائنات و هر پدیدهی دیگری همین است. اینکه میدانی یا امید داری، جایی، چاه آبی پنهان است و گوش خیال تو، صدای خنک آب پنهان در این کویر را میشنود.
«من فکر میکنم
که پشت همهی تاریکیها
شفافیّت شیری رنگ حیات است
این راز را
از حفرهی ماه و
روزنههای ستارگان دریافتهام»(شمس لنگرودی)
راز جاذبه و کششمندی هستی و زندگی، چاههای آبی است که جایی پنهان است.
امید به اینکه جایی در این کویر، چاه آبی پنهان است، تولّد زیبایی و جذبه است.
دوست دیدهورم، توحیدِ عزیز، میگفت اگر میخواست برای ریچارد داوکینز تنها یک بیت بنویسد این را مینوشت:
«زین قصه هفت گنبد افلاک، پُرصداست
کوتهنظر ببین که سخن مختصر گرفت»
القصه، این تو و کویر زندگی.