عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

فرزند باران

باران می‌بارد
و تو با پیراهنی هم‌رنگ پاییز
و نگاهی هم‌خون آسمان
حیاط قدیمی خانه را
تا ابتدای کودکی‌‌هایت مرور می‌کنی.

باران می‌بارد
و اندوه حیاط پاییز
تر می‌شود.
شاخه‌هایِ عریانِ درختان سیب 
می‌دانند که تو فرزندِ بارانی،
و تکرار نامت 
دلگرمی باران است.

نامت را دست‌های شاخه‌ها
تکثیر می‌‌کند
و تمامی برگ‌ها
تو را به ضیافت خود
می‌خوانند

باران، اعتبار توست.