عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

شرمِ خدا

در حدیث آمده است که خداوند هم شرم می‌کند و شرم او ناشی از تفضل و کرم اوست:

«إنّ ربَّکم حییٌّ کریمٌ یستحیی مِن عبده إذا رفع یدیه أن یَرُدّهما صِفراً 
پروردگار شما پُرآزرم و کریم است، از بنده‌‌اش که دستان نیاز به سوی او بالا برده است، شرم می‌کند که خالی و تهی بازشان گرداند.»[روایت از ابوداود]

به این نوع شرم، شرمِ کَرَم گفته می‌شود. شرمی که نه برآمده از تقصیر یا خطا، که روییده از مهر و جود است.

شیخ یحیی بن معاذ گفته است:

«زهی خداوند پاک که بنده گناه کند و تو را شرمِ کَرَم بوَد»(تذکرة‌الاولیا)

سعدی در مقدمه‌ی گلستان، به شیوه‌ی دل‌پروری از شرمِ خدا حکایت می‌کند:

«هر گاه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت به درگاه حق جل و علا بردارد ایزد تعالی در وی نظر نکند بازش بخواند باز اعراض کند بازش به تضرّع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی فرماید:
یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ
دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم.
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار»