عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

دعا نامه

خدای کریم

راه‌مان نُما تا به نام تو، بر دیگران سخت نگیریم و تو را بهانه‌ی جنگ‌‌آوری‌ و ستیزه‌جویی قرار ندهیم. سر به راه‌مان کن تا به زندگی همگان احترام بگذاریم و ایمان به تو، ما را حامی و مراقب زندگی گرداند و نه یاری‌گر مرگ.


خدای لطیف

نرمی و لطافتی به دل‌های ما عطا کن که حتی دشمنان خود را نیک‌بخت بخواهیم و برای آنان که از ما گریزانند، روشنی آرزو کنیم. 


خدایِ ودود

امروز حلزونی را تماشا کردم که در کمال تأنی و آرمیدگی، راه زندگی را طی می‌کرد. توفیق‌ ده که ما نیز عاری از تلاطم و تشویش، رهسپار جاده‌های زندگی باشیم و حتی در امور خیر هم شتاب‌زده و آشفته رفتار نکنیم.


خدایِ حنّان

مثل چلچله‌هایی که تمام گلوی‌شان را به آواز می‌دهند تا زندگی را تازه‌تر روایت کنند، یاری‌مان‌ کن تا زندگی را سرودی کنیم و حرف‌های‌مان را آوازی.


خدای رؤوف

درون‌مان را به دریاهای آبی و پهناور و ژاله‌های شفاف و تازه‌نفس، مانند کن و ما را شبیه سبزه‌زارهای بهاری، بیارای.


خدایِ رحیم

ابرهای تیره‌ای هر گاه بر دل‌هایمان چادر می‌زنند؛ مگذار لبخندهای خورشید از چشم‌های‌مان پنهان بمانند و راز باران‌های سپید را از خاطر ببریم.


خدای خوب

دل‌های ما را چنان وسعتی عطا کن که همه‌‌ی آفریدگانت را در خود جای دهد. روح‌مان را از آرامشِ مهربانی سرشار کن تا هر کجا که هستیم سفیر آشتی و ایمنی باشیم. از بوسه‌های خود، متبرک‌مان کن تا همه وقت، مایه‌ی برکت و خیر باشیم.


خدایِ معصومیت‌های کودکی

یکی از نام‌های تو «مؤمن» است و پدید آمدن ما محصول ایمان و اعتماد توست. توفیق ده تا اعتماد و ایمان‌مان را به آدمی از دست ندهیم.


خدایِ عزیز

با آنان که تو را انکار می‌کنند، مدارا کن و توفیق ده که ما نیز به مانند ماه و خورشید تو، که بی‌اعتنا به ایمان و انکار مردمان، بر همه به یکسان می‌تابند، عمل کنیم.


خدای غفور

آمرزشی در ما سرریز کن تا با مشاهده‌‌ی خطا و بدفعلی دیگران، مکدّر و تیره نشویم، دچار عُجب و خودبینی نگردیم و به تاریکی طرد و تحقیر، پناه نبریم.


خدای حقّ

توفیق ده تا به جانب همه‌ی افق‌های باز، گشوده باشیم و دریچه‌های‌ روح‌مان را از هیچ حق و حکمتی، محروم نسازیم. ما را از آفت ویرانگر خودحق‌پنداری که سبب می‌شود گرفتار انسداد و ایستایی شویم، مصون بدار. 


خدایِ بی‌نام و همه‌نام

دستگیری کن تا جهان را زیباتر از وقتی که به میهمانی‌اش آمدیم تحویل دهیم. عنایتی نما تا رنج‌هایی که در زندگی می‌بریم مایه‌ی زایایی و دیده‌گشایی شوند و ما را به ورطه‌ی انکار و سیاه‌بینی نکشانند. 


خدای رحمان

فهمی موهبت‌مان کن  تا از یاد نبریم تو بی‌نیازی و ایمان باید مایه‌ی پرورش و تعالی ما و آسودگی دیگران باشد، و نه بهانه‌ای برای خودستیزی و دیگرگریزی.


خدایِ سلام

هوای ما را داشته باش تا بیشتر خودمان را دوست بداریم، چرا که تا خویشتن‌دوست نباشیم، دیگران را نیز نمی‌توانیم دوست بداریم. عنایتی کن تا اول از همه، با خودمان، صلح کنیم.

«سلام»، ‌نام توست؛ وجودِ ما را یکسره سلام گردان.


خدایِ زیبا

ما را در افسون زیبایی‌های جهان، شناور گردان.


خدایِ همیشه

جهان به بوی تو آغشته است. نگاه‌مان را با رنگ‌های روشن، بیامیز، تا کاشف جذبه‌های تو باشند.


خدایِ هنوز

جان ما را به شاخه‌های سبزِ امیدوار، پیوند بزن و با رمزوراز خنده‌‌‌ی‌‌ گل‌ها، آشنا ساز.


خدایِ صبح

نفس‌های ما را با تنفس صبح، خویشاوند کن.


خدایِ قریب

نزدیک باش، نزدیک‌تر باش... بیشتر جلوه کن، بیشتر خود را آشکار کن. بیشتر صدای‌مان کن. بیشتر باش...