به تو رأی میدهم شقایق صحرا
به مویرگهای خونین تو
که از تنهایی معصومی سرشارند
و به داغی مادرزاد
که در گونههای تُرد تو،
طرح لبخندی است.
به تو رأی میدهم شکوفهی گیلاس
به خندههای سپید سخاوتمند
و سلامهای آشتیِ بیشیلهات
که از پیلههای اردیبهشت بالیدهاند
به تو رأی میدهم چلچلهی خوشآواز
و گلوی پُرترانهی بیتابات
که با آسمان مفاخره میکند
به غرور رعنای تو
که در حرارت نازک گلبرگی
آب میشود
به تو رأی میدهم
شاخهی سرنهاده بر شانهی باد
جرأت جادوییِ جوبار
صراحت سربلند سپیدار
شوکت شیدای شببوها
به تو رأی میدهم
گلِ بیادعای شبدر
خروسِ خاطرجمعِ سپیدهدم
معنایِ معطرِ نعنا
به تو رأی میدهم
تبسم بهاران بیخاطره
ترنّم بارانهای خوابآلود
به تو رأی میدهم
ای خوبترین خیال!