دلم برای کسی تنگ است
کسی که نیست
کسی که نخواهد بود
کسی که در خیال، واقعی است
در واقعیت، خیالی.
کسی که بکارت را به واژهها برمیگرداند
کسی که چینی دلها را بند میزند
کسی که عقربهها را خواب میکند
کسی که نمیگذارد خوابهای بیتعبیر ببینیم
کسی که نمیگذارد دوستی از جلا بیفتد
کسی که نمیگذارد مرگ، دلیل لرزش دلها باشد
کسی که ما را به دیدار تنهاییمان میبرد
دستهایمان را در دست کودکی میگذارد
که چشمهایش شبیه ماست
کسی که به نام کوچکمان
معنای تازهای میبخشد
دلم برای کسی که هرگز نیست
که هرگز نبوده است
تنگ است
صدیق قطبی، 20 فروردین 96