عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

مشاهده‌ی خلّاق

خلّاقانه نگاه کردن. آفرینش‌گرانه نگریستن. یعنی جهان را زیباتر، روشن‌تر و زلال‌تر از آنچه هست ببینی. می‌شود آیا؟

می‌شود جوری به زندگی نگاه کنیم، که همه چیز درخشش بیشتری پیدا کنند؟ گیرم همه چیز بسته به چشمان ما نیست، اما آیا چشمان ما می‌توانند آنچنان را آنچنان‌تر کنند؟ می‌توانند جهان را بیشتر کنند؟ می‌توانند حجم گل را چند برابر کنند؟(گاه در بستر بیماری من / حجم گل چند برابر شده است- سهراب). مثل اینکه دستمالی برداری و اشیای اطرافت را برق بیندازی. می‌شود چشمان ما همین‌کار را با زندگی و هستی بکنند؟


«یکی از عرفای بیزانسی می‌گوید: «حالا که نمی‌توانیم واقعیت را دگرگون کنیم، بهتر است چشمی که واقعیت را می‌بیند عوض کنیم» دوران کودکی‌ام این کار را می‌کردم، حالا هم در خلاق‌ترین لحظات زندگی‌ام این کار را می‌کنم.» 

(گزارش به خاک یونان، نیکوس کازانتزاکیس، ترجمه صالح حسینی)


«فهمیدم که تو آمده‌ای و راز اصلی را به من می‌گویی: هر روز دنیا را به چشمی نگاه کن که انگاری بار اول است که چشم باز کرده‌ای!

آن وقت راهنمایی‌ات را به کاربستم و اول بار روشنایی را تماشا کردم و رنگ‌ها را و درخت‌ها و پرندگان و حیوان‌ها را. هوا را حس کردم که از سوراخ‌های بینی‌ام به ریه‌هایم می‌رفت و نفس می‌کشیدم. صداهایی را شنیدم که در راهرو، انگاری زیر گنبد یک کلیسای بزرگ می‌پیچد. دیدم زنده‌ام و از شادی لبریزم. از سعادتِ بودن حیرت کردم! در برابر این معجزه هاج و واج ماندم!»

(گل‌های معرفت، اریک امانوئل شمیت، ترجمه‌ی سروش حبیبی، نشر چشمه)


«تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده است

چو دو دیده را ببستی زجهان جهان نماند»

- مولانا


«شب در چشمان من است

به سیاهی چشم‌های من نگاه کن

روز در چشمان من است

به سپیدی چشم‌های من نگاه کن

شب و روز در چشمان من است

به چشم‌های من نگاه کن

پلک اگر فرو بندم جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت.»

- حسین پناهی


«موج‌هایی را به چشم دل می‌بینم که بر می‌خیزند،

فجری را به چشم دل می‌بینم که طلوع می‌کند...

دل من خود یک جهان است.»

- هنریک ایبسن