عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

آواز قو

همواره، پاسخ‌های مرگ، درست‌تر است، گرچه او، هر بار، از زندگی شکست می‌خورد.

حوالی مُردن، آوازها، راست‌ترند و جنس حرف‌ها، اصل‌تر. دائم الوسوسه‌ام که از محتضران منتظر، از آنان که نوبت‌شان نزدیک رفتن آمده، بپرسم که در کلامی، خود را حکایت کنند. خود را و آنچه از سر گذرانده‌اند.

زین آمدن و شدن، تعبیری کن. نمی‌پُرسم که باخته‌ای یا بُرده. پاسخ واضح است. پرسش که نباید نیشگون باشد.

«آری، همه باخت بود سرتاسر عمر»... مصرع دوم شعر هم بماند.

نشانی زندگی و حقیقت را از این دم‌دمه‌های پایانی، باید سراغ گرفت.

 

پرهیز از پاسخ ناگهانی را و نیز به جانب‌داری از آنان که احیاناً در دم‌دمه‌های آغشته به پرت‌وپلاگویی پایان،‌ امکان حضور نمی‌یابند، این چند کلمه‌ی ساده و شگرف از پریشادخت شعر آدمیزادان(فروغ فرخ‌زاد)، فراز فرجامین درازه‌گویی‌های زندگیِ کم‌مایه‌ی من خواهد بود:

 

«ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم

در نگاه شرم‌آگین گلی گمنام

و بقا را در یک لحظه‌ی نامحدود

که دو خورشید به هم خیره شدند.»