در امتداد گلهای آبی بهار
خواهم دوید.
به سرعت لبخندهای پادرگریز تو
و نیروی فوّار قلبی بیتاب
بر سنگفرش بیغرور سبزهزار
خواهم دوید.
سراغگیر شبهای پُرستارهی چشمت
و سر در هوای قطاری که نمیایستد
بازو به بازوی باد بیقرار
خواهم دوید.
به اعتماد عطرهای راهبلد
و پا در رکابِ شقایقهای شمعآجین
آه،
روزهای جامانده در مه
لحظههای سُرایشگر خوب
حالهای فراموش رنگین
از کدام جاده
تا فروغ بینشانتان
میتوان دوید؟
از بلندی کدام نردبان
تا به بام نیلی شگفتتان
میتوان رسید؟
23 اسفند- صدیق قطبی