اگر از من بپرسند در زمینهی سیر و سلوک معنوی چه کتابی را پیشنهاد میدهم بیدرنگ خواهم گفت کتاب: «حکمت مردان صحرا»(سخنانی از راهبان صحرانشین سدهی چهارم میلادی) که به کوشش توماس مرتون و به ترجمه فروزان راسخی و ویرایش مصطفی ملکیان، توسط نشر نگاه معاصر، در 232 صفحه به چاپ رسیده است.
دستیابی به این کتاب برای من تجربهای ویژه بود. کتاب «حکمت مردان صحرا» با آن مقدمهی بینهایت ارزندهی توماس مرتون که خود از دیدهوران بزرگ معنوی روزگار ماست، مصداق «چیز دیگر» است. این کتاب البته برای خواندن نیست، برای نوشیدن است.
کتاب حاوی کلماتی از عارفان مسیحی سدهی چهار میلادی است، اما جالب آن است که بسیاری از حکمتها و دقائق عرفان اسلامی را در خود دارد. آدم احساس میکند که عارفان مسلمان بسیاری از رهیافتهای خود را از این آموزهها اقتباس کردهاند.
اما مشخصهی ممتاز این کتاب و آموزههای ارزندهی آن، همسویی تعالیم معنویاش با عقل سلیم و نیز انسانگرایی بینظیرش است. حکمت و سنجیدگی و انساندوستی و معنویت اصیل و راستین از سرتاسر این آموزهها میتراود. در آموزهی این حکیمان معنوی نشانی از پرگویی و لفّاظی و شطحیات صوفیانه و کلمات غامض و پیچاپیچ و مطنطن نیست. نشانی از عتابهای سخت و تعبیرهای گزاف و زننده نسبت به مخاطبان و مخالفان دیده نمیشود. نشانی از تحقیر و شماتت و درشتی کلام به چشم نمیخورد. هر چه هست عقل سلیم و اعتدال و مهربانی بیادعا و فروتنی بینظیر است. یک معنویت راستین و بیغل و غش. آموزههایی ساده، بهکاربستنی و روشن که صفا و زلالیشان آدم را متحیر میکند. هر چه هست عشق و مراقبه و فروتنی و اعتدال است.
در سرتاسر این کلمات و آموزهها نشانی از خودستایی که برخی عارفان داشتهاند وجود ندارد. در سرتاسر این کلمات، واژهای شنیع و رکیک و بیادبانه به چشم نمیخورد. هیچ توهین و هتّاکی و طعنه و تعریضی به درشتی و پرخاشگری پاسخ گفته نمیشود. اندیشه و شیوهی خشونتپرهیزی» و شفقت و انساندوستی در تمام این آموزهها بیهیچ استثنایی موج میزند.
مهمترین وجه امتیازبخش این آموزهها خصیصهی «انسانی» آن است. تحقیر نکردن، داوری نکردن و خشونت روا نداشتن البته در آموزههای همهی عارفان، هست، اما بسامد بالا و ممتازی در این کتاب دارد.
از باب نمونه بنگرید:
- برادری اهل سیر و سلوک به نزد راهب بزرگ پومن آمد و گفت: پدر روحانی، چه باید بکنم؟ گرفتار اندوه بزرگی شدهام. پیر به او گفت: هرگز کسی را تحقیر مکن، هرگز کسی را تخطئه مکن، هرگز کسی را به بدی یاد مکن، تا پروردگار تو به تو آرامش بخشد.
- راهب بزرگ یوسف از راهب بزرگ پاستور پرسید: به من بگو چگونه میتوانم راهب شوم. آن پیر پاسخ داد: اگر میخواهی در زندگی اینجهانی و نیز در زندگی آنجهانی آرامش داشته باشی، در هر نزاعی با دیگری بگو: من کیستم؟ و دربارهی هیچکس داوری مکن.
- اگر در مقام اصلاح دیگری، دستخوش غضب شوی، شهوت خودت را ارضاء کردهای. خود را برای نجات دیگری از کف مده.
- یکی از راهبان به نام سراپیون، کتاب انجیل خود را فروخت و بهایش را به گرسنگان داد و گفت: من کتابی را فروختم که به من گفت همهی آنچه را دارم بفروشم و به فقرا بدهم.
- پیری گفت: اگر پاکدامنی دربارهی زناکار داوری مکن، زیرا اگر داوری کنی، تو نیز به اندازهی او از شریعت تخطی کردهای. زیرا همو که گفته است زنا مکن این را نیز گفته است که داوری مکن.
به همهی علاقهمندان به معنویت و اخلاق پیشنهاد میکنم که خود را از این کتاب یگانه و نادر محروم نکنند.