عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

خوشا گیاهان، خوشا طبیعت، که به سادگی و سبکی خود را از خاطرات دیروز می‌تکاند و از عمق جان به رویش دوباره لبیک می‌گوید. خوشا طبیعت که حافظه ندارد و در تماس با نخستین نسیم بهار، جور و جفای زمستان را یکسره از یاد می‌بَرَد. خوشا طبیعت که جز زندگی به هیچ چیز وفادار نیست. و خوشا من که طبیعت نیستم. انسانم و می‌توانم به چیزهایی جز زندگی کور فکر کنم. خوشا من که انسانم و می‌توانم محکوم به زیستن در لحظه حال نباشم. خوشا من که انسانم و می‌توانم گاه بیرون از زندگی بایستم و آن را داوری کنم. و شرافت آدمی اینجاست. در جدا کردن خط سیر خود از طبیعتی که هیچ اعتباری برای دیروز قائل نیست و تنها و تنها مست اکنون است.


آدمی رنج می‌‌بَرد چرا که طبیعت نیست. و من آدمی را بر طبیعت ترجیح می‌دهم.