عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

سعدی خوب، سعدیِ دوست داشتنی

سعدی، پیامبر دوستی است. گمان می‌کنم در میان آثار رنگ‌رنگ و بسیار سعدی، آنچه بیش از همه محل تأکید است و شاید بتوان آن را پیام اصلی سعدی دانست این است: جهان را باید خَرجِ دوستی کرد.


به نظر می‌رسد در میان ارزش‌هایی که سعدی بر می‌شمارد هیچ‌یک در ترازِ «دوستی» نیست. دوستی صدرنشین ارزش‌های زندگی است. دوستی والاترین است. این ابیات را ببینید:


گر دنیی و آخرت بیاری

کاین هر دو بگیر و دوست بگذار

ما یوسف خود نمی‌فروشیم

تو سیم سیاه خود نگه دار

-

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف

لیکن رفیق بر همه چیزی مُقدَّمست


دنیا و آخرت و تمامی بهره‌مندی‌ها در برابر یوسفِ دوستی، همچون پولی ‌کم‌بها است. دوستی، یوسف است و باقی چیزها سیم سیاه.


گر مُخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهی

دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را


سعدی دریافته است که می‌توان از خود چشم ‌پوشید، از کامیابی دو جهان چشم پوشید اما چشم‌پوشی از دوست برای او فراتر از طاقت است:


ز هر چه هست گزیر است و ناگزیر از دوست

-

از دنیی و آخرت گزیر است

وز صحبت دوست ناگزیرم

-

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

-

با دوست کُنج فقر بهشت است و بوستان

بی‌دوست خاک بر سر جاه و توانگری!


می‌گوید جهان بدون دوستی به هیچ نمی‌ارزد و درخور ذره‌ای التفات نیست. نه تنها جهان، بلکه کلام هم اگر خادم دوستی نباشد، اسباب پشیمانی است:


دوستان در هوای صحبت یار

زر فشانند و ما سر افشانیم

هر چه گفتیم جز حکایت دوست

در همه عمر از آن پشیمانیم

سعدیا بی وجود صحبت یار

همه عالم به هیچ نستانیم

ترک جان عزیز بتوان گفت

ترک یار عزیز نتوانیم!

-

سعدیا گر به یک دمت بی دوست

هر دو عالم دهند مستانش

-

به خاک پای عزیزان که از محبت دوست

دل از محبت دنیا و آخرت کَندم

-

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است

پیغام آشنا نفس روح‌پرور است

-

جز یاد دوست هر چه کنی عمر ضایع است

جز سِرّ عشق هر چه بگویی بطالت است

-

آن‌ها که خوانده‌ام همه از یاد من برفت

الا حدیث دوست که تکرار می‌کنم


می‌گوید بهشت نقد، جز در صحبت دوست به دست نمی‌آید:


مرا گر دوستی با او به دوزخ می‌بَرَد شاید

به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد


خلاصه اینکه از نظر سعدی، بهترین کار، خرج کردن زندگی در پایِ دوستی است:


ای خواجه برو به هر چه داری

یاری بخر و به هیچ مفروش


چه خوب که شاعری در این مرتبه از شیرین‌سخنی و سرشاری از تجارب غنی، چنین قدردان و ثناگوی دوستی است. و چه خوب که سعدی بود. و چه خوب که سعدی هست.