عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

توجیه (justification)

میوه‌های تو خوب نیستند، مرا با نام و نشانِ درخت چه کار؟

«درخت نیکو نه میوه‌ی تباه آورد و درخت تباه نه میوه‌ی نیکو. چه هر چه درخت را به میوه‌اش بازشناسند؛ انجیر را از خار برنمی‌چینند و انگور را از بوته‌ی تمشک. انسان نیک از خزانه‌ی نیکوی دل خویش آنچه نیک است برآورد و آن کس که بد است، از نهاد بد خویش آنچه بد است؛ چه آنچه از دل لبریز شود، بر دهان جاری می‌گردد.»(انجیل لوقا،‌ باب ششم، 43 تا 45)

حالا هر چه از امتیازات و محسَّنات این دین و آن مذهب بگویید. از پشتوانه‌های درخشان تاریخی و نظام‌های توجیهی و کلامی استوار. انسانِ گوشت و خون و پوست و استخوان‌ دار، به میوه نگاه می‌کند. میوه‌هایتان خوب نیست. انسان که ماشین اندیشه نیست. انسان بیش از آنکه تفکر باشد، احساس است. میوه که خوب نباشد، کسی به نام و تبار درخت، دل نمی‌بازد. حقیقت، میوه‌های شیرین و سودمند است، نه گزاره‌های مکتوب و مباحث فاخر و فخیم.

میوه‌های شیرین و سودمندِ درخت ایده‌هایت را نشانم بده تا در تو اعتقاد ببندم. مرا با انسجام و استحکام عقیده‌ات چه کار، با ریشه‌های درخشان تاریخی آن چه نسبت؟ به من بگو ایمان تو، جهان‌نگری و انسان‌شناسی تو، چه ساخته است؟‌

در خلوتِ امنِ پژوهشگاه‌ها و کتاب‌خانه‌های عظیم، با استفاده از روزآمدترین نرم‌افزارها و جستجوگرها، و به مددِ ذهن‌های وقّاد و وقت‌های فارغ، می‌توان برای هر عقیده و مرامی، معقولیتی دست و پا کرد و یا دیرینگی تاریخی پرداخت. کدام آیین و مشرب و مسلک است که با صرفِ بودجه‌های کلان و اختصاص ذهن‌های چابک و وقت‌های فارغ، نشود برای آن نظامی توجیهی فراهم کرد؟ 
اما آنچه به مقبولیت و اعتبار ایده‌ای منجر می‌شود، میوه‌های محسوس و تجربه‌‌پذیر آن است. اگر واپس‌روی و شکستی هم بوده است، ناشی از ضعف دلایل و نظام توجیهی نبوده، بلکه شکستی در تاریخ و تجربه است.

شکست مارکسیزم به سبب ضعف نظام توجیهی آن نبود، قدرت‌گیری لیبرالیسم هم... 
درختی را که میوه‌ی خوب می‌دهد نمی‌بُرند. اسم و رسم و نام و نگار و رنگ و لعاب نظری، هیچ مرامی را ماندگاری نبخشیده است. 

حقیقت، نام دیگر میوه‌های سودمند است. حقیقت، گزاره‌های شیک و برّاق تو نیستند. حقیقت را با میوه‌هایش توجیه می‌کنند.