عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

عقل آبی

مقالات و یادداشت‌های صدیق قطبی

«مرا ببخش» یعنی چه؟

وقتی به هم می‌گوییم مرا حلال کن یا ببخش چه مُراد می‌کنیم؟ بخشایش به چه معناست؟ ما چه وقت کسی را بخشوده‌ایم؟

به نظر می‌رسد وقتی از جانب کسی رنج و آسیبی متحمل می‌شویم و تصور می‌کنیم نوعی سوء‌نیت یا اهمال و بی‌مبالاتی عامل آن بوده است فضای تیره‌ای در قلب ما ایجاد می‌شود که آمیزه‌ای از «خشم»، «کینه» و «نفرت» است؛ و بخشایش، زدودن زنگارهای این سه احساس منفی است.

آیا بخشایش یعنی فراموش کردن خطا؟ صرف‌‌نظر کردن از جریمه؟ پرهیز از مقاومت و ایستادگی در برابر جور و سوء‌استفاده؟ به نظر نمی‌رسد.
بخشایش یعنی پیراستن دل از آثار تاریک و منفیِ «خشم»، «کینه» و «نفرت» که بیش از هر کس دیگری به خود ما آسیب می‌زند و ما را دچار انسداد می‌کند.

آندره کنت اسپنویل می‌نویسد:
«عشق یک شادی است و نه یک ناتوانی یا دست کشیدن: دشمنان خود را دوست داشتن به معنای دست کشیدن از پیکار نیست. بلکه جنگیدن شادمانه با آنهاست.
 بخشایش خطا را پاک نمی‌کند بلکه کینه را حذف می‌کند، خاطره را پاک نمی‌کند بلکه خشم را از بین می‌برد، پیکار را کنار نمی‌گذارد، بلکه از نفرت چشم‌پوشی می‌کند. بخشایش هنوز عشق نیست بلکه به جای آن کار می‌کند، وقتی عشق غیرممکن است، یا مقدمات آن را فراهم می‌کند، وقتی وجود آن زودهنگام است. می‌توان گفت، فضیلتِ درجه دوم است، ولی فوریت دسته اول است و به همین خاطر بسیار ضروری است! اندرز بخشایش: در جایی که نمی‌توانی دوست داشته باشی، دست کم از نفرت داشتن دست بکش.
خوشا به حال بخشایش‌گران که بی‌نفرت پیکار می‌کنند و بدا به حال کسانی که بی‌احساس ندامت نفرت دارند!»(رساله‌ای کوچک در باب فضیلت‌های بزرگ، ترجمه مرتضی کلانتریان)

مصطفی ملکیان می‌نویسد:
«من، به نوبه خود هر ظلم و جفایی که از دیگران می‌بینم را مانند نیشی تلقی می‌کنم که عقربی که هیچ دشمنی خاصی با من ندارد به من می‌زند از این رو درست مثل مورد عقرب سعی می‌کنم که خودم را از معرض آزار و آسیبشان دور نگه دارم؛ اما وقتی که به هر حال، آزار و آسیب‌شان به من رسید آن را ناشی از ناآگاهی و ناآزادیشان تلقی می‌کنم و بدین طریق خودم را از احساسات و عواطف منفی مانند خشم، کینه و نفرت نسبت بدان‌ها دور می‌دانم وانگهی خشم، کینه و نفرت من به آنها ضرری نمی‌زند فقط به خودم ضرر می‌رساند، و مرا با این وضع روبه رو می‌کند که هم مورد آزار و آسیب دیگران قرار گرفته‌ام و هم مورد آزار و آسیب خودم!  آزار و آسیب دیگران بس نیست که آن را با آزار و آسیب خودام تکمیل کنم؟!»

«مرا ببخش!» یعنی با اعتراف به خطای خود و دلجویی و عذرآوری، خواهان آنم که در زدودن کینه، خشم و نفرتی که در اثر عملکرد من در تو پیدا شده است، یاری‌ات کنم. من کم و بیش در پیدایش این سه احساس منفی در دل تو سهم داشته‌ام و از تو می‌خواهم با نظر به آنکه پشیمان و نیک‌خواهم، دل خود را با من صاف کنی.

«مرا ببخش»، کوششی است برای حذف نفرت، کینه و خشم. تلاشی برای مرمّت صفای آسیب‌دیده. کدورت‌روبی.